---------صفر------------------------معشوقلایزال------------------------1392
درگذشتم ز ماه و سال همی توبه کردم زقیل و قال همی
تابکی زخم بیکران خوردن تا بکی رنج بیهمال همی
همهاندر ره کمالستند جز توای خواجه بیکمال همی
تابکی زیر پای حرص و طمع بایدت بودپایمال همی
باعزیزی بگفتگو بودم اینجوابست و این سوال همی
گفتمشپرسشم بود بسیار گفت ما رابود مجال همی
گفتمشچیست چاره ام گفتا فارغ از شادی وملال همی
سیر سماوات دیوان اشعار حضرت علامه حسن زاده آملی
همی ,بکی ,ز ,لایزال ,گفتمش ,معشوق ,همی گفتمش ,همی تا ,تا بکی ,معشوق لایزال ,گفتمش پرسشم
درباره این سایت